صنعت سنگ ایران میتواند بخش قابل توجهی از صادرات غیرنفتی، اشتغال پایدار و تامین کننده ارز کشور باشد؛ لیکن تولیدکنندگان و صادر کنندگان سنگ به ویژه سنگ ساختمانی بهنحو شایسته مورد حمایت قرار نمیگیرند.
پاژ نیوز | برآورد میشود حدود ۴۰۰ هزار نفر در صنعت سنگ بهویژه در مناطق روستایی و حتی محروم شاغل هستند. جایگاه ایران در تنوع سنگ در دنیا رتبه اول است و از نظر ظرفیت سنگهای تزئینی نیز در رتبه چهارم دنیا قرار دارد.
درحالیکه تجارت جهانی سنگ بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود؛ ولی ایران تنها حدود ۲۰۰ میلیون دلار در این بازار سهم دارد. هر چند از سال ۱۳۹۰ میزان صادرات سنگ کوپ (بلوکه سنگ خام، فرآوری نشده) حدود ۶۳۰ هزار تن بوده و در عرض ۶ سال به رشد بیش از یک میلیون تن رسید؛ ولی هنوز بازارهای فراوانی بهواسطه تحریم مجدد کشور دور از دسترس تولیدکنندگان و صادرکنندکان است.
در صنعت سنگ چند فاکتور درونی من جمله؛ شیوه مدیریت، استراتژی بازاریابی، منابع مالی و انسانی، فرآوری سنگ نقش کلیدی در موفقیت دارند. البته در تحلیل عملکرد صنعت سنگ باید به عوامل بیرونی نیز توجه داشت که عامل اصلی در محدودیتهای این صنعت را باید در اثرات تحریمها بررسی کرد.
در این میانه نقش فاکتور مالی و انسانی موضوع برجستهای در سراسر جهان است؛ ولی باتوجهبه محصولات خارجی باید گفت فرآوری نیز از مهمترین فاکتورها است.
در فرآوری معدن باید استاندارد بازار هدف و ظرفیت معدن برای تولید محصول فرآوری شده مدنظر ویژه قرار داد. علاوهبر این باید توجه کرد این شناخت نباید بر دادههای مبتنی بر منبع ناشناس یا غلط باشد. اینجا است که جای خالی استانداردهای اجباری تولید سنگ بیشتر حس میشود.بهجرأت میتوان گفت موفقیت فرآوری سنگ با شرایط کنونی تحت تاثیر تجربه و دانش بالای صادرکننده است.
یک فعال صنعت سنگ استان اصفهان درباره کیفیت محصولات اظهار میکند: در یک سری محصولات سنگ بهروز هستیم و حتی در برخی موارد از صنعت سنگ دنیا نیز مقداری پیشی گرفتیم. مثلاً در ایران سنگ اسلب تولید با ضخامت ۱۲ میلیمتر (کمی ضخیمتر از کاشی) میکنیم که این نوع محصو لحتی در ایتالیا نیز تولید نمیشود. اما نکته مهم این است که چرا تولید کننده ایرانی توانسته به این کیفیت دست پیدا کند و آنها نتواستند. علت این است که ماده خام اولیه در ایران ارزانتر از ایتالیا است. علاوه بر آن نیروی کار و همین انرژی که برای تولید در طول ماه استفاده میکنیم در مقایسه با هزینه صرف شده در ایتالیا رقم ناچیزی است. همین امر باعث میشود که تولیدکننده این جسارت را در خود داشته باشد که وارد ابن ریسکها شود؛ اگر چه امکان ضرردهی نیز وجود دارد. اگر موفق شود موفقیت چشمگیری را کسب خواهد کرد و اگر موفق نشود ضرر مادی آنچنان نخواهد بود.
وی ادامه میدهد: فردی که امروز این سنگ اسلب نازک را تولید میکند، شاید در بیش از ۱۰ تا ۲۰ بلوک خطا را تجربه کرد و سرانجام بعد از اصلاح روش توانسته به این موفقیت برسد. درنظر بگیرید معادل همچین ضرری ناشی از یک خطا در بلوک در ایتالیا میتواند ۸۰ تا ۱۰۰ هزار یورو خسارت محسوب شود. به عبارتی در کل ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو ریسک در آن کشور به حساب میآید.
همین گپ هزینه باعث میشود که ورود به چنین چالشهایی در صنعت سنگ که کسی به آن وارد نشده برای برخی از تولیدکنندگان باتجربه فراهم شود؛ اما چرا این محصولات میتواند برای اقتصاد صنعت سنگ مفید باشد.
فعال اقتصادی میگوید: بهعنوان مثال، قیمت این سنگهای اسلب بیشتر و تقاضای بیشتری هم برای آنها در بازار جهانی وجود دارد. علت اصلی این امر رویکرد سبکسازی ساختمان است که یکی از دغهدغههای مهندسین و معماران است تا با همان متریال رایج سازه را با وزن کمتری بنا کنند. یک سری از مواد اولیه این قابلیت را دارد و برخی ندارند. مثلا فولاد ساختمانی را تا یک حد سبک کردند و هنوز متدی جدیدی ندارند. درعینحال دیگر در دنیا آجر استفاده نمیشود و به جای آن از موادی مشابه و سبک شده استفاده میکنند. با کم کردن ضخامت این سنگ نزدبک شدن به شاخصهای سبکسازی ممکن میشود. موضوع امیدبخش این است که با بومیسازی این متد، دیگر تولیدکنندگان نیز میتوانند وارد این عرصه شوند.
این فعال اقتصادی تصریح میکند: هماکنون شیوه رایج در تولید محصولات ما شیوههای سنتی است و به الگوهای جهانی خیلی نزدیک نیستیم، البته اندک شرکتهایی هستند که مطابق یا حتی فراتر از الگوی جهانی تولید میکنند؛ لیکن دلیل اصلی جذابیت محصولات ما برای بازار جهانی قیمت پایین نهایی است.
سنگها عموماً به دلیل خصیصههای خود در بازار شناخته میشوند. صنعت سنگ نیز وابستگی خاصی به بازار متنوع دارد و دسترسی به بازار هدف مناسب باعث وسعت گستره تقاضا و پویایی در فروش میشود.
این کارشناس صنعت سنگ در پاسخ به دلیل اقبال سنگ ایرانی توضیح میدهد: مثلا گرانیتها به دلیل اینکه میتوانند نوسان دمای زیادی را حتی تا رنج تغییرات ۱۰۰ درجه سانتیگراد تحمل کنند و نسبت به سنگهایی که جنسیت آنها مرمریت، چینی یا کوارتزها واکنش زیادی از خود نشان نمیدهند. در نتیجه در کشورهای آسیای میانه، سوئد، فنلاند و کشورهایی که نسبتاً نوسانات دمای هوای شدید در سرما و گرما دارند تقاضای بیشتری برای مصرف این نوع سنگها وجود دارد.
وی خاطرنشان میکند: البته نهتنها سنگ گرانیت، بلکه اکثر سنگهای ایرانی به دلیل ارزانی سنگ خام جذابیت خاصی برای کشورهای خارجی دارد. این ارزانی تا حدی است که باوجود هزینه مالیات، هزینه حمل کشتی و غیره باز هم سنگ ایرانی در مقایسه با سنگهای موجود در بازار آنها بیش از ۵۰ درصد ارزانتر عرضه میشود. این شرایط باعث شده که سنگبرهای خارجی بهجای خرید سنگ در کشور خودشان، به بازار داخلی ما آمده و با قیمتی تا حدی بیشتر از تولیدکننده داخلی خریداری کرده، در بازار مقصد فرآوری کنند و در بازار گسترده با قیمت مضاعف نسبت به خرید به فروش برساند.
فعال صنعت۷ سنگ در پاسخ به اینکه چرا با وجود این حاشیه سود فناوری فرآوری در کشور وارد و به کار گرفته نمی شود، میگوید: فناوری روز دنیا را بهدلیل تحریمها به ما نمیدهند. یک دستگاه ساده تولید سنگ که هیچ ربطی به اصطلاح تهدید جهانی ندارد، چون ایران و ایرانی هستیم به ما داده نمیشود. برای رفع این مشکل از مقصدهای دوم و سوم استفاده می کنیم؛ ولی متاسفانه اکنون ماشینآلات بهنحوی رصد میشوند که کجا در حال استفاده و کار هستند و اطلاعاتی همچون ساعت کار و لوکیشن آنها ثبت میشود. در نتیجه ما نمیتوانیم فناوری روز دنیا را وارد کرده و به فرآوری صنعت سنگ کشور کمک کنیم و در نتیجه در حاشیه بازار دنیا میمانیم. البته ما تعداد زیادی ماشینساز درجه یک در ایران داریم که گاهی محصولات آنها از محصولات ایتالیایی نیز بهتر است؛ لیکن برای استفاده از این پتانسیل مستلزم استفاده از یک سری ابزارهای مصرفی مانند لقمهها، سایندهها هستیم که آنها نیز خارجی است و این محصولات نیز در اختیار ما قرار نمیگیرد.
یک فعال معدنی که در تولید سنگ در خراسان نیز مشغول است نیز درباره مشکلات فرآوری اظهار میکند: معدن سنگ مرمریت پرتقالی بسیار کمیاب است و بهجز ایتالیا تنها در پهنه خراسان بزرگ در ایران وجود دارد. این باعث میشود که این سنگ در بین انواع سنگهای صادراتی و در بازار از انواع سنگهای ارزشمند به شمار رود و عمدتا از دیگر سنگهای مرمر گرانتر است. این همان سنگی که ۸ سال پیش در طبقه منهای یک حرم امام رضا(ع) بهعنوان پوشش بهکار گرفته شده است.
وی ادامه میدهد: با اینوجود ویژگی دیگر این سنگ شکنندگی بالا است تا حدی که باوجود تلاشهای فنی زیاد سایز محصول خروجی این سنگ همچنان وابسته این خصصیه است. در نتیجه برخی مواقع میزان تولید لاشه نسبت به کوپ سنگ (بلوکهای سنگ) عدد بالایی است. این نکته باعث شده اگر قیمت کوپ سنگ مرمر سبز یا سفید ۵۰۰ دلار باشد و قیمت این سنگ تا هزار دلار نیز تعیین میشود.
در نظر بگیرید که کوپ سنگ در سه سطح دستهبندی میشود. از ملاکهای ارزش کوپ، کیفیت زیاد، تنوع و هارمونی رنگ و نبود ترک و زدگی و البته سایز بزرگ است.با این اوصاف کوپ نوع اول به تک کوپ معروف است و سنگ خام به صورت مکعب مستطیل با ابعاد حدود ۲۵ تن است. نوع دوم نیز به دو کوپ معروف است که ابعاد کوچکتری دارد و بهعبارتی بهصورت دو قطعه بر تریلی حمل میشود و درنهایت نوع سه کوپ است که از همه کوچکتر و ارزانتر بهشمار میرود.
این تولید کننده بیان میکند: بهجرات میتوانم بگویم اگر یک کوپ ۳ در ۱٫۸۰ متر از این سنگ استخراج کنم، یک محصول شاهکار خواهد بود. کافی است ۲۰ سانتیمتر از این ابعاد کم شد تا قیمت از هزار دلار سقوط کند و خرد شود.
وی در پاسخ به مشکلات فرآوری سنگ مرمر پرتغالی میگوید: این سنگ اکنون بهصورت ماده خام صادر میشود. درنهایت هنوز ما توانایی کار روی اکسسوری مانند آنچه در بازار جهانی است نداریم و دست ما خیلی بسته است. درواقع هنوز روی اجرای طرحهای کلاسیک مشکل داریم. ما میتوانیم ضخامت یک سنگ مرمر سبز یا حتی سفید را تا ۴ میلیمتر نیز کاهش دهیم. این کاهش ضخامت در صنعت سنگ موضوع بسیار مهم است.
فعال اقتصادی تصریح میکند: در سال ۱۳۹۶ با یک شرکت ایتالیایی رایزنی میکردیم تا بتوانیم دستگاه وکیوم و اپوکسی سنگ بگیریم. مشکل ما در سنگ مرمر پرتقالی با استفاده از دستگاه وکیوم و اپوکسی، قبل از فرآوری، بسیار کاهش پیدا میکند؛ چراکه تزریق وکیوم و جنس اپوکسی که آنها دارند و بهعنوان تزریق بین حفرهها و بافت سنگ به کار میرود کیفیت بهتری به رنگ و یک دستی سنگ می دهد. در هر صورت آنها مصر بودند که بهنحوی دستگاه به ما فروخته شود که ما هیچگاه نتوانیم بهطور کامل صاحب دستگاه شویم و از تکنیکهای آن باخبر شویم و انحصار شرکت آنها باید حفظ میشد. درعینحال نیروی خدمات آنها در دوبی مستقر بود و برای هر سری تعمیرات یا رفع مشکل هزینه سنگینی به ما تحمیل میشد.
این کارشناس ادامه میدهد: مزیت این نوع دستگاه محدودبه محصولات ما نمیشود و هر نوع سنگ که قبل از برش از این نوع خاص اپوکسی استفاده کند، کیفیت بهتری پیدا میکند. البته این دستگاه هماکنون در ایران نمونههایی دارد، ولی موضوع اصلی این است که آنزمان، حدود ۸ سال پیش، کیفیت این اپوکسی خیلی موثر بود.
با این اوصاف مشخص است که با وجود داشتن رگههای ارزشمند از ثروت ملی در نتیجه عدمتوجه و حمایت از فعالان صنعت سنگ چگونه ثروتهای فراوانی با ارزش پایین از کشور خارج میشود.
البته این موارد تنها یک سری از دلایل عدم پیشرفت صنعت سنگ است، عمده دلیل بهره نبردن از این بازار با پتانسیل بالا عدم دسترسی به بازار خارجی است. در حقیقت میان عوامل بیرونی موثر در صنعت سنگ در دسترس بودن بازارها و مشکلات تحریم اهمیت بالای دارد.
تولیدکننده سنگ ساختمانی در اصفهان بیان میکند: هنگامیکه تولیدکننده سنگ ایرانی نمیتواند به بازار جهانی دسترسی داشته باشد و درعینحال این سنگ را با همین کیفیت تاجران ترکمنستان و آذربایجان خریداری میکنند؛ پس انگیزهای برای تولیدکننده ایرانی ایجاد نمیشود که دستگاه جدیدتر و به روزتری تهیه کند تا کیفیت فرآوری را رشد دهد. مانند این است که شما برای طی یک مسیر کوتاه بهجای استفاده از خودرو از هواپیما استفاده کنید، طبیعی است که این سفر بهصرفه نخواهد بود.
وی میافزاید: یکی از بزرگترین بازارهای سنگ در آمریکا است که ما به آن دسترسی نداریم. دیگر کشورهای مهم مصرف کننده سنگ چین، هند، سنگاپور، مالزی، استرالیا، ایتالیا و… است. سنگی که اینجا ما درنهایت ۸ دلار بفروشیم در آنجا با قیمت ۲۰ دلار عرضه میشود. مگر هزینههای حملونقل. ترانسفر، شیپینگ چقدر خواهد شد. درنتیجه تاجران ایرانی بهراحتی از این زنجیره حذف خواهند شد.
وی تصریح میکند: در شرایط کنونی عموماً نهایت بازار هدف ما میتواند ترکمنستان باشد. بهعنوانمثال، اگر ترکمنستان نیز سنگ را به قیمت ۸ دلار میخرد و من بخواهم ۹ دلار بفروشم دیگر رغبتی به خرید نشان نمیدهد و از چین خرید میکند.
در حدود ۵۰ درصد سنگ فرآوری شده ایران به کشورهای عراق و ترکمنستان صادر میشود. تفاوت عمده این بازار داغ نسبت به کشورهای همچون ترکیه، آذربایجان، امارات متحده عربی، کویت، قزاقستان و حتی افغانستان مطالبه محصولات بیکیفیت با کمترین قیمتها است. راه برون رفت از این وضعیت نیز حمایت و انگیزه بخش یه صنعت سنگ است تا با ورود به دنیای فرآوری سنگ با دست پر و قدمهای استوار به سمت بازارهای جهانی حرکت کند.
فعال اقتصادی در پاسخ به اینکه اتاقهای بازرگانی برای تسهیل و رایزنی چه کمکی میکنند، گفت: اتاقها چندان تمایلی نشان نمیدهند. بهنوعی بازار سنگ را هم نمیشناسند. تاکنون به چند اتاق بازرگانی مراجعه کردیم؛ ولی تمایلی برای ایجاد ارتباط برای ما نشان ندادند. خیلی از کشورهای دنیا ما را صاحب صنایع سنگ نمیشناسند، درصورتیکه ایران چهارمین ذخایر بزرگ سنگ در دنیا است. درعینحال وقتی در استرالیا به دنبال سنگ هستید خواهید دید که حدود ۷۰ درصد محصولات آنجا در واقع سنگهای ایرانی هستند که به نام سنگ ترکیه به فروش میرسند و این به خاطر این است که با ما روابط تجاری در حوزه صنعت سنگ ندارند. در نتیجه تنها جیب دلالهایی که در کشورهای اطراف هستند از منابع ارزشمند ما پر می شود.
بررسیها نشان میدهد که انگیزههای مدیران در عملکرد و توسعه صادرات موثر است. اگر مدیری بازار خارجی را بهخوبی بشناسد با اتخاذ راهبرد مناسب میتواند راههای مبانبری برای رسیدن به مقصود پیدا کند؛ لیکن نکته مهم این است که شرط بهرهوری یا صرفه اقتصادی موردتوجه ویژه قرار گیرد و اساسا بدون توجهبه این امر رسیدن به ساحل موفقیت ممکن نخواهد بود.
هماکنون چین بزرگترین وارد کننده سنگ کوپ در جهان است و بالغ بر ۸۵ درصد صادرات ایران به این مقصد است و از کشورهای دیگر میتوان به هند و ایتالیا نام برد. درعینحال نام چین بهعنوان یکی از مهمترین کشورهای صادر کننده سنگ فرآوری شده در رتبه چهارم دنیا مطرح میشود. نگاهی به رویکردهای چین در توجهبه خواست و نیاز متقاضی و مدیریت بازار به ما نشان میدهد که چرا این جایگاه نصیب اهل ختن شده است.
فعال حوزه صنعت سنگ اظهار میکند: یک سری کشتی وجود دارد که روی آن ادواتی نصب شده که سنگ را بهصورت خام بارگیری میکند و تا چند مرحله فرآوری کار را پیش میبرد. سنگ را با استفاده از اب دریا برش میزند و ضایعات را نیز به درون دریا ریخته میشود. درواقع در مسیر حمل مراحل اولیه فرآوری انجام میشود و وقتی سنگ به مقصد میرسد تنها نیاز است عملیات ساب و کاتینگ برای سایزبندی کردن نهایی انجام شود. بهعبارتی ۷۰ درصد روند کار در کشتی انجام و ۳۰ درصد نهایی در کارخانه مقصد انجام میشود.
این کارشناس تصریح میکند: اگرچه این محصول در کشتی است؛ ولی در واقع در خط تولید کارخانه است. سنگی که از ما گرفته میشود، پسماندی دارد که مقداری از آن قابل استفاده است و مقداری نیز غیرقابل استفاده است و همین بخش هزینه هنگفتی برای معدوم کردن طلب میکند. این کشتیها پسماندها را به دریا ریخته و این هزینه صرفهجویی می شود که البته این روش آسیبی به محیط زیست نیز به شمار میرود.
وی میافزاید: در نطر بگیرید، زمانی معادل یک ماه تا دو ماه طول میکشد که یک کشتی ظرفیت بار خود را کامل کند، ولی با این روش دیگر این زمان خواب کشتی بهشمار نمیرود و در حال انجام عملیات است. این کشتیها قریب به اتفاق متعلق به چین هستند.
برآوردها نشان میدهد که فعال شدن این ظرفیتها میتواند دسترسی به پتانسیل تولید ۳۰ میلیون تن سنگ در کشور را آسانتر کند و درنتیجه تحقق صادرات یکونیم تا دو میلیارد دلاری صنعت سنگ و ایجاد شغلهای فراوان و پایدار را در پی خواهد داشت.
تسهیلگیری در زمینه دسترسی به بازارهای جهانی باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد. هر چند بازارهای همچون کانادا و آمریکا هنوز هم دور از دسترس به نظر میرسد؛ ولی میتوان با حضور در بازار کشورهایی همانند ترکیه امکان جدیدی همچون بارانداز صارداتی ایران را فعال کرد.
منتشر شده در روزنامه ثروت