زبان فارسی از میراثهای ماندگار و فاخر بشریت است که بخش مهمی از دانش بشری را در خود ثبت و ضبط کرده است، لیکن آنچه این ظرفیت را به نمایش میگذارد خط است، خطی که باید در تراز زبان فارسی باشد.
پاژ نیوز | دیرزمانی نیست که پدران ما در قاموس هنرمند و تاجر چنان روزگار میگذراندند که تجار و بازرگانان به دوستی خدا معروف بودند و هنرمندان ما بیوضو اسباب هنر را لمس نمیکردند و فتوتنامههای پیشهوران گواهی بر آرزوی تداوم این سبک زندگی برای فرزندان آنها بود.
دیری نپایید که فناوری و مدرنیته بیمحابا بر زندگی ما سیطره پیدا کرد و روزگار دگرگون شد و ما از جهات بسیار از آن حال و احوال دور شدیم. گویی برای تجربه فردای مدرن، زنده بودن میراث پدران را جدی نگرفتیم تا با رشد، شکوفایی و تحول آن آینده فرزندان ایران را بیمه کنیم. لیکن هنوز فرصت هست و میتوان رگههایی از درخشش روزگار راستی و درستی را در میان پیچوتاب خط دلنشینی که معروف به عروس خطوط است، بازجست.
هرچند اقوام در فلات ایران بهگونهای در هم تنیده شدهاند که نمیتوان دستاورد یک قوم را محدود به جغرافیایی خاصی کرد و انصاف بر این است که آنچه از فرهنگ و هنر داریم را میراثی ملی بدانیم؛ ولی لحظات درخشانی در تاریخ همین خطهها وجود دارد که ناگزیر از اشاره ویژه به آنها هستیم و شکلگیری خط نستعلیق روایتگر یکی از این ماجراها است.
تولد خط نستعلیق، پیوند تعادل و کاریزما
سالهای پایانی قرن هفتم پس از هجرت بود که ابتکار ترکیب دو خط رقاع و توقیع به نام خط تعلیق در ایران و کشورهای مسلمان معرفی شد و با ممارست هنرمندان سرانجام شکسته تعلیق نیز به فهرست خطوط زیبای آن زمان اضافه شد.
نتیجه این تدبر و پژوهش برای بهبود استحکام و سرعت خط در کتابت حدود یک قرن ادامه یافت. در این زمان پیشرفت نگارگری و تذهیب و زیبایی آن در کتابت باعث شد، کاتبان در این اندیشه باشند که وجود خطی که از لحاظ بصری قرین هنر نقاشی ایرانی باشد، در افزایش زیبایی متون و نُسخ ناگزیر است. جعفر بایسنقری، خوشنویس برجسته قرن نهم از اهالی تبریز در رسالهاش به روایت تولد خط نستعلیق اشاره و بیان میکند: باید دانست که نسخ تعلیق، اصل او نسخ است.
جماعتی شیرازیان در آن تصرف کردند و کف مسطح و ارسال اذیال سین و لام و نون از او بیرون بردند و سین قوسی و کثرت مدات از خطوط دیگر درآوردند و غث و سمین در او رعایت کردند و آن را خطی دیگر ساختند و نسخ تعلیق نام کردند. مدتی بر آن گذشت بعد از آن تبریزیان در آن طریق که شیرازیان وضع کرده بودند، تصرف کردند و آن اندک اندک نازک میساختند و اصول و قواعد آن وضع میکردند تا نوبت به خواجه امیرعلی التبریزی شکرالله سعیه رسید و او این خط را به کمال رسانید.
درواقع میر علی التبریزی برخلاف آنچه که امروز معروف است، خالق خط نستعلیق نبود؛ ولی ذکاوت و نبوغ وی در ایجاد اصول، قواعد و هویتبخشی این خط غیرقابل انکار است. این گوهر خط حاصل خرد ایرانی، در مکتب خوشنویسی هرات به دست نخبگانی مانند سلطانعلی مشهدی رسید و این نادرهکار خراسان کهن، نستعلیق را چنان جلا و پرداخت کرد که تنها در طول یک قرن کاتبان شرق و غرب فلات ایران معترف شدند که خط نستعلیق خراسانی دل و دین به یغما برده و نماد ذوق و هنر ایرانی است. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که سلطانعلی مشهدی، میرعلی را به عنوان استاد مسلم خط نستعلیق معرفی کرده است.
آرتور پوپ، ایرانشناس و مورخ آمریکایی میگوید: نسخ خطی کامل و متعادل است و تعلیق خطی تاثیرگذار و حاکم، با ترکیب ویژگیهای این دو خط، نستعلیق که بسیار نوازشگر، آرام و ملایم است بهوجود آمده. این نوع خط، که ایرانیها آن را ترویج دادهاند، تصویری عالی از تمدن و جهاندیدگی را به نمایش میگذارد.
این روند استحکامبخشی و تجلی ظرایف توسط میراثداران سلطانعلی مشهدی، همچون محمود داماد و میرعلی هروی تا ظهور میرعماد ادامه داشت. با اینکه دیگر مدتها بود که نستعلیق به عنوان یک خط تمام و کمال ایرانی در فهرست ۶ خط زیبای جهان جایی استوار برای خود باز کرده بود؛ ولی این آثار میرعماد بود که لقب بیبدیل عروس خطوط را، ارزانی خط نستعلیق کرد.
استاد رسول مرادی، خوشنویس برجسته خراسانی، درباره پیشینه خط نستعلیق میگوید: خط نستعلیق خط ملی ما است و هنرمندان خوشنویس ما بیش از ۷۰۰ سال زحمت کشیدند تا این خط را به کمال رساندند. این کار به دست خوشنویسان بزرگی مثل میرعلی هروی، سلطانعلی مشهدی و میرعماد بزرگ در دوران صفوی انجام شد. از میرعماد تا دوره قاجار تلاش ویژهای برای رشد زیباشناسی خط نستعلیق انجام و در دوران قاجار نیز تحولات در این خط بیشتر شد تا امروز که اینگونه بهدست ما رسیده است.
فرید عرباحمدی، پژوهشگر هنر و خوشنویسی نیز اظهار میکند: خط نستعلیق بهشدت یک خط فنی بهشمار میرود، چرا که همچون کشیدن یک شکل بیضی با تمرکز بر دو کانون، نیاز به ملاحظات ویژه دارد. به قول اهل فنی که در کشورهای عربی هستند خط نستعلیق عروس خطوط است. حتی در جشنواره ارسیکا ترکیه نیز خط نستعلیق جایگاه ویژهای دارد و جوایز خوبی نیز به برگزیدگان آن داده میشود. اگر به دید امروزی به خط نستعلیق نگاه کنیم، میتوانیم یک نوع درمان و مدیتیشن را نیز از این هنر دریافت کنیم، اگر دقت کنید یکی از آرامترین و منطقیترین افراد در وادی هنر، خوشنویسان هستند.
مرادی در پاسخ به ارتباط هویت ایرانی و خط نستعلیق بیان میکند: اهمیت ویژه خط نستعلیق ایرانی بودن آن است. زبان فارسی یکی از فاخرترین زبانهای دنیا است و شاهد آن خلق آثاری مانند دیوان حافظ، شاهنامه حکیم فردوسی مثنوی مولانا، گلستان سعدی، آثار عطار و نظامی و هزاران شاعر دیگر است که در این زبان خلق شده. طبیعتا زبان فاخر، خط فاخر هم میخواهد و آن خط فاخر، خط نستعلیق است. خط نستعلیق خط زبان ما و در حقیقت بخشی از هویت ملی و شناسنامه ما است.
سلطانعلی مشهدی نیز چنان در خط تعمق و تلاش کرد و بدان درجه از کمال رسید که استادان خوشنویس زمانه خود را به بازنویسی مکرر و مکرر ترغیب میکرد. غیاثالدین خواند امیر، مورخ و نویسنده روضهالصفا در وصف او میگوید: آن مقدار مهارت حاصل نمود که خطوط استادان متقدمین و متاخرین را منسوخ ساخت.
این ظرافت و مهارت بهحدی بود که امیر علیشیر نوایی به التماس از وی درخواست، علاوهبر کتابت در کتابخانه سلطانحسین بایقرا، در کتابخانه وی نیز به کتابت نُسخ شریف بپردازد. این اعجوبه هنر خوشنویسی بسیاری از روزها روزه میگرفت و بعد از پایان خوشنویسی روزانه نیز به زیارت امام رضا(ع) میرفت تا از سرچشمه زلال حقیقت سیراب شود و درون از کدورت پاک بشوید تا از این طریق بر نیکویی خط خود بیفزاید.
دانشمند پرهیزگاری که بهواسطه صلابت در خوشنویسی به «قبله کتاب» و «مولانا نظامالدین» شهره شده بود، بعد از ۹ دهه عمر پربار در مشهد جان به جانآفرین تسلیم کرد و در نزدیک پنجره فولاد در جوار معشوق به دامن خاک پیوست؛ ولی هنر و «صراط الخط» او سرمشقی ماندگار برای دیگر خوشنویسان گردید.
نستعلیق هرگز نمیمیرد
اگر میراث سلطانعلی مشهدی را تنها این امر بدانیم که وی ثابت کرد با تحقق و تدبر، نهتنها میتوان از استادان زمانه پیشی گرفت؛ بلکه میتوان گشاینده افقهای جدیدی و بنای اندیشه مستحکمی بود که پس از گذشت قرنها و ظهور انقلاب دیجیتال از هرگونه گزندی در امان باشد، باید به احترام وی از جای برخاست.
استاد غلامحسین امیرخانی، پیشکسوت خط نستعلیق در پاسخ به موج فزاینده و گسترش فونتها و ابزار دیجیتال در زندگی روزمره و گمانه فراموشی نهتنها نستعلیق، بلکه خوشنویسی میگوید: مثل همه پدیدهها سرنوشت خط نستعلیق نیز این است که به تقدیر و تحول منتهی شود. بستر و سلیقه جامعه و خواست مردم به هر طرفی که مایل باشد، هنر هم بهگونهای همراهی میکند. هنر غیر از جلوههای زیبایی و مقامش، حامل اندیشه و فرهنگ است و هر چه در تعریف آن بگوییم کم است یک از آن تعاریف هم همین است که همراه ما و سلیقه ما حرکت میکند و تغییر و تحول آن متناسب با زمان خواهد بود. با توجه به تحولاتی که از نظر علمی و تکنولوژی و پیشرفتها حاصل میشود، اتفاقا هنر و اثری که از سرپنجه انسان و ذوق و اندیشه او جاری شود، مقام مهمتری پیدا میکند. منتهی حرکت و حضورش در عرصه جامعه ممکن است جابهجا شود.
معجزه خط دنیا، خلقت خط نستعلیق
مرادی نیز در اینباره بیان میکند: جایگاه خط نستعلیق در حدی است که از تمام کشورها دوست دارند، این خط را یاد بگیرند و بنویسند. من در هند و همچنین در کشورهای عربی، ترکیه، کانادا و دیگر کشورها شاگرد دارم. این خط همیشه جایگاه خود را خواهد داشت. زمانیکه خطهای رایانهای ظهور کردند، عدهای گفتند، دوران خوشنویسی به سر آمده. من گفتم: خیر، تازه شروع شده. چون زمانی که فرش ماشینی وارد بازار شد، فرش دستباف از روی زمین به روی دیوار رفت و ارزشش بیشتر شد.
مرادی تصریح میکند: این خط در حال جهانیشدن است. الان کسانی را داریم که اصلا فارسی بلد نیستند، ولی خوشنویسی ایرانی کار میکنند. بهنظرم معجزه خط دنیا، خلقت خط نستعلیق است.
میرحیدر موسوی، مدیرعامل انجمن خوشنویسان ایران نیز بیان میکند: بخش هنری خطاطی همچنان به قوت خودش باقی است و اتفاقا این امکانات باعث شده که خطاطان به کار هنری بیشتر بپردازند. خیلی از سفارشها که در زمان قبل از ظهور ابزارهای دیجیتال، انجام میشد، بخش عمدهای از وقت هنرمند را میگرفت؛ ولی امروز با این ابزار فراغ بال خوبی ایجاد شده و هنرمند بیشتر روی بخش تخصصی خوشنویسی تمرکز دارد. این ماجرا تقریبا شبیه ظهور دنیای دیجیتال در عکاسی است. در آن رشته، روزهای اول خیلی از عکاسان گارد گرفتند، ولی به مرور زمان متوجه شدند فضای دنیای عکاسی خیلی بهتر شده و مشکلاتی که به بحث تکنیک برمیگشت مرتفع شده و هنرمندان وقت بیشتری را صرف پرورش نگاه خلاقانه خودشان کردند.
از آنجا که خبرگان فن، امیدوارانه افق فردای خوشنویسی را روشن میدادند، باید به ظرفیت آن نگاهی ویژه داشت تا در همگانی شدن آن گامهای عملی و جدی برداشته شود.
منتشر شده در روزنامه کیهان