چرا دولتها با خصوصیسازی خوب نیستند؟ آیا خصوصی سطا ی به معنای کاهش قدرت دولتها است؟ آیا تاثیر خصوصیسازی در جامعه سببسمطالبات بیشتر حقوق شهروندی میشود؟…
پاژنیوز | خصوصی سازی مانند هر پدیده دیگری مزایا و معایب خود را دارد و بهعنوان شیوه و ابزاری برای مدیریت اقتصاد کشورها، توسط دولتها مورد استفاده قرار میگیرد. البته خصوصی سازی همیشه با ادله قوی همراه است و حتی به عنوان سمبلی از راهکارهای مثبت و مفید برای رشد اقتصادی جوامع در نظر گرفته میشود. دولتها نیز بهویژه آنهایی که بر مدار مردمسالاری و تغییر و تحولات دموکراسی گام بر میدارند با بوق و کرنا از این هویت به عنوان یک نشانه از مدیریت و درایت دولت استفاده می کنند؛ ولی در میدان عمل و اجرا آنچنان که باید و شاید خصوصیسازی محبوب دولتها نیست مگر در جهت منافع آنها باشد.
خصوصی سازی فرایندی اجرایی، مالی و حقوقی است که دولتها در بسیاری از کشورهای جهان برای انجام اصلاحات در اقتصاد و نظام اداری کشور به اجرا درمیآورند.
واژه «خصوصی سازی» حاکی از تغییر در تعادل بین حکومت و بازار و به نفع بازار است. خصوصیسازی وسیلهای برای افزایش کارایی (مالی و اجتماعی) عملیات یک مؤسسه اقتصادی است؛ زیرا چنین به نظر میرسد که مکانیسم عرضه و تقاضا و بازار در شرایط رقابتی باعث بکارگیری بیشتر عوامل تولید، افزایش کارایی عوامل و در نتیجه تولید بیشتر و متنوعتر کالاها و خدمات و کاهش قیمتها خواهد گردید. این پیشبینی به جهت مبانی تئوریک و علمی در سطح اقتصاد خرد و همچنین تجربه سایر کشورها امری پذیرفته شدهاست و در این صورت چرایی مسئله قابل پاسخ و اثبات است اما نکته غامض و پیچیده چگونگی انجام آن و در پیچیدهترین مسئله آن یعنی انتقال مالکیت و نیز شکلگیری بخش خصوصی در جامعه است.
چرا دولتها با خصوصیسازی خوب نیستند؟
مفهوم خصوصی سازی میتواند خیلی ساده باشد. در این فرآیند داراییهای دولتی به بخش خصوصی فروخته میشود. اثبات این مدعا که بخش خصوصی در کسب و کار کارآمدتر و چابکتر از دولتها است، کار سختی نیست. قوای مدیریتی و سیستم نظارتی در سیستمهای خصوصی بر اساس سوددهی بیشتر بنا شدهاند و در چرخههای بازنگری استانداردها و اصلاحات مکرر، بهسرعت نواقص و مشکلات رفع خواهد شد؛ چرا که مدیران بخش خصوصی خوب میدانند در کورس رقابت بازار، جایی برای لنگزدن و بی مبالاتی نیست.
از سویی شرکتهای خصوصی میتوانند تاثیرات اجتماعی عمیقی در جامعه بگذارند. شرکتهای خصوصی گاهی در ذیل عباراتی همچون ادغام و هلدینگ و… به غولهای تبدیل میشوند که با قدرت انحصاری خود(حال نه همیشه فراتر از قدرت دولت، بلکه) بهعنوان رقیب جدی در توزیع ثروت و هزینه و البته قدرت در جامعه عمل میکنند که خود میتواند محل فساد و تباهی نیز باشد.